امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

صدای یک پرواز

سلام امير علي جان هروقت دلم به وسعت روزهاي گرم تابستون می گیره و از تمام ستاره های خاموش آسمون ناامید می شم ، هروقت ثانیه های علاقم  سنگین تر از قبل قدم برمی دارن و شوق داشتن پسرك خوشگلي مثل تو، از خود بیخودم می کنه به سراغت می يام ، هرچند نرم و آهسته . دلنوشته هامو دوباره ميخونم ، تا جون دوباره اي بگيرم وروح و روانم تازه تر ميشه وقتي تو رو نوازش ميكنم. بعضاً نظرات وبلاگت رو چند بار می خونم و از ابراز لطف دوستان عزيزم خوشحال كه اين همه منوشرمنده ميكنن. پسر عزيزم، هروقت خوندن و نوشتن رو ياد گرفتي و هرزمان به این دلنوشته ام رسیدی به دقت بخون تا اگه روزی ازت پرسیدن پدرت به چه دليل برایت می نوشت ، دلیل محکمی داشته باشی . بذار...
31 تير 1392

سه دوست، سه يار، سه رفيق

سلام امير علي جان این روزا تجربه جدید دیگه ای از مادر بودن به سراغم اومده , یه تجربه قشنگ , یه تجربه خوب  و دوست داشتنی , این روزا بیشتر از هر وقت دیگه ای دلم هواتو میکنه , این روزا با شنيدن صدای قشنگت پشت تلفن کلی تو ابرا سیر می کنم راستی عزیز دل مامان چقدر آقا شدی , چقدر خوب خودت با ماشين پليست كه تازه برات خريدم بازی میکنی خيلي وقتاهم باید حتماً من يا بابايي باهات بازی كنيم ولی بيشتر اوقات وقتی میبینی من کاردارم دیگه میری تو اتاقت و با ماشينها و موتورهاي خودت بازی میکنی این برای منه مادر خیلی خیلی لذت بخشه تازه سوار ماشين پليست ميشي و اونو ميبري جلوي يه رستوران پارك ميكني بعدش مياي بهم ميگي ماماني ماشينمو جلوي رستوران پارك كر...
23 تير 1392

دل نوشته ی ماه مبارک رمضان

 سلام به ماه مبارك رمضان  میشه بوی  رمضان رو که  تمام  فضای دل رو پر کرده رو استشمام کرد . اگه یک قدم ...یک پله.... با اخلاص برداریم مثل بنده های مخلصش به رمضان واقعی  مي رسیم. قربون این خدا برم دوباره این فرصت رو برای بنده هاش به وجود آورد تا کاسه های گدائیشون رو به طرفش دراز کنند،خدائی خیلی مهربونه، کاش یه ذره قدر بدونیم. امير علي جان در ماه رمضان مهمانی بزرگی هست که خدا برامون تدارک دیده و ما هم اگرخداقبول کنه یکی ازمهمانان خدا محسوب می شیم. امير علي جان ميدوني با شنیدن ماه رمضون یاد چی می افتم من که بچه تر بودم با شنیدن ماه رمضون یاد زولبیا بامیه می افتادم&...
22 تير 1392

امير علي و آرايشگاه

امير علي جان بی شک می دونم ، در این دوران کودکیت ، خیلی ها رو می بینی و خیلی صداها رو می شنوی اما اون صدا و چهره ای که تو رو سرشار از امنیت و آرامش می کنه ، کسیه که خداوند رب العالمین ، بهشت رو در زیر پای اون قرار داده و او کسی نیست جز ماماني مهربون . عزیز بابا ؛ اینو  می دونی که ماماني تو اون روزها ، چه سختي هايي رو تحمل كرد، كار اداره از يه طرف و دانشگاه از طرف ديگه، چه دغدغه هایی رو متحمل شد.اما سهم من اینه که از طرف تو و خودم از او تشکر کنم و به احترام اون عشق مادرانه اش تمام قد بایستم و از ماماني مهربون تشكر كنم . همسر مهربانم از تو می خوام دستان پر مهرتو در دستهاي  مضطربم بذاري تا به آرامش برسم و هم...
22 تير 1392

بهترين روزهاي زندگي

   پسر کوچيک فرداهای من ، امید زندگی من و ماماني  این روزا قشنگترین و بهترین روزای زندگیمون در کنار تو ميگذره و چه لذتي از اين بالاتر كه در كنارت هستيم و با كارايي كه انجام ميدي و بلبل زبونيايي كه ميكني هر لحظه بيشتر و بيشتر عاشقت ميشيم چقدراینروزها خوشحالم و چقدر خوشحالتری. خوشحالم به خاطر عشق و آرامشی که خداوند مهربان بر ما عطا کرد و خوشحال تری به خاطر درک بیشتر از محیط اطرافت   خدای بزرگم من هر روز امیدوارتر از روز قبلم و تو هر روز مهربانتر  مهربانیت را حد و مرزی نیست , چرا که تو خداوند بزرگ و بی همتایی ،خدای .مهربان به خاطر .عطا کردن اين فرشته كوچولو ( امير علي جان...
13 تير 1392

امانت خداوند

  سلام امير علي جان اين روزا كه يواش يواش به سن2.5 سالگي نزديك ميشي چقدر لذت بخشه وقتي كه اسم قشنگتو صدا ميكنم و تو با عشق لبخند ميزني. چه لذتي داره وقتي تو چشماي خوشگلت نگاه ميكنم و تو به حرفاي ماماني  و بابايي گوش ميكني و هميشه هم آخرش حرفمون رو قبول ميكني و ميگي باشه. اما اشتياقم به دوست داشتن پسرك ملوسي مثل تو خيلي بيشتر از اين حرفهاست. امير علي جان، زماني كه تو اداره هستم انقدر دلتنگت ميشم كه همون لحظه دلم ميخواد كنارت باشم وغرق بشم تو اون چهره جذاب و دوست داشتنيت. پسر گلم اين روزاديگه دلتنگيام دست خودم نيست و بي هوا دلم بهونتو ميگيره بعضي وقتا به بهونه دلتنگي تو به خاطر تو، تو اين دنيا يه سركي ميكشم و چيزهاي جالبي مي بين...
13 تير 1392

شكر نعمت

امير علي جان پسر گلم زندگیمو کنار تو و بابايي دوست دارم.  و نگاه پر محبت تو که دنیا دنیا حرف تو اون نهفته است .  نگات میکنم و از دوست داشتنت لبریز میشم و هرگاه نگام بهت میوفته سرشار از غرور میشم.  زندگیم  فقط با شما دوست داشتنيه.  میدونم اونقدر پروردگارم بنده ها شو دوست داره که تو رو با تموم مهربونیت آرزوهای شیرینت ،اون بلبل زبونيات و لبخند هاي هميشگيت سالم و سلامت برای ما نگه ميداره انشاالله .  از فرشته ها  ميخوام تا هميشه برات سرورد زندگی و دوست داشتن رو بخونن و خداي مهربون آرزوهاي قشنگت رو بر آورده كنه.  و همیشه  خدا نگهدارت باشه امير علي دوست داشتني من.  ...
8 تير 1392

كارت دعوت

برای امير علي گلم ؛ برای عزیز دلم ؛ برای تو برای تویی که 29 ماه از عمر قشنگت را گذروندی و روز به روز مفهوم قشنگ تری از زندگی رو می شناسی . وقتی چشمهای بیقرارتو  به روی صورتم مي بينم و با اون نگاه خوشگلت ماماني خطابم می کنی ، وقتی ردی از احساس کودکانتو رو دلم جا میذاری ، و وقتی دست های ملتمسانتو به سمت من دراز می کنی ، بند بند وجودم از هم مي پاشه و به یکباره دلم واسه در آغوش کشیدنت   ، بوسیدنت ، بوییدنت و فریاد زدن اسم قشنگت که به حق مایه آرامشه ، تنگ می شه اما این برام کافی نیست و دلم می خواد برات بگم اونچه رو که ناگفته مونده از روزگاری که هیچ چیز دل را تسلی نیست و شاید ذکر نام  ( امير علي ) و باباي...
5 تير 1392

دل نوشته بابايي

سلام پسر گلم ،امير علي جان اینا رو برای تو می نویسم ، برای توئی که می دونم روزي اين مطالب رو مي خوني شاید يه روز كه بزرگ شدي مثل  این روزا نتونيم همدیگرو بغل کنیم و ببوسیم . شاید بعضي وقتا با تو بگو مگو کنم .شايد بعضي وقتا حرف همديگه رو نخونيم ، شايد يه روزايي از دست هم دلگير بشيم، شاید گاهی یادت بره اون روزایی رو که مثل یه عروسک تو دستاي من و ماماني به خواب می رفتی. شاید ، شاید و هزاران شاید دیگر ...اما  عزيز دلم باور کن هيچ وقت یادمون نمی ره این روزایی رو که با شنیدن صدای گریه ها و خنده هات از شوق به وجد می يايم وبه سمت تو دوان دوان میدويم . و یادمون نمي ره این شبایی رو که کنارتو ...
4 تير 1392
1